اربعین کلیمی
...غرض از تصدیع تذکر به اربعین کلیمی است که از اول ذی القعده تا دهم ذی الحجه است. خنک آنکه در این ایام جمع هر دو سفر کند و میقاتش در قربانگاه عاشقان یعنی منی بود.
در این سه آیه ی کریمه درست تامل شود (( و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله ...و لما جاء موسی لمیقاتنا و کلمه ربه)) .(( و اذ واعدنا موسی اربعین لیله )) .
و دیگر از غسل توبه ی یکشنبه ذی القعده و خواندن چهار رکعت نماز بعد از آن چنان که مسبوقید و هم در اعمال ماه ذی القعده مفاتیح مذکور است، غفلت نشود. همچنین از خواندن دو رکعت نماز بین مغرب و عشا در ده شب اول ذی الحجه مفاتیح مسطور است که در هر رکعت بعد از حمد و سوره ی توحید یک بار و آیه ی (( و واعدنا موسی)) نیز یک بار خوانده می شود. عمده حضور است و حضور.
الهی خانه کجا و خداوند خانه کجا ، طائف آن کجا و عارف این کجا. آن سفر جسمانی است و این روحانی. آن برای دولتمند است و این برای درویش. آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را.آن ترک مال کند و این ترک جان.سفر آن در ماه مخصوص است و این را همه ماه.آن را یک بار است و این را همه عمر.آن سفر آفاق کند و این سیر انفس.راه آن را پایان است و این را نهایت نبود.آن می رود که برگردد و این می رود تا از او نام و نشانی نباشد. آن فرش پیماید و این عرش.آن مُحرم می شود و این مَحرم.آن لباس احرام می پوشد و این از خود عاری می شود.آن لبیک گوید و این لبیک می شنود. آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصی بگذرد. آن استلام حجر کند و این انشقاق قمر. آن را کوه صفاست و این را روح صفا.سعی آن چند مره بین صفا و مروه است و سعی این یک مره در کشور هستی.آن هروله می کند و این پرواز. آن مقام ابراهیم طلب کند و این مُقام ابراهیم.آن آب زمزم نوشد و این آب حیات. آن عرفات بیند و این عرصات. آن را یک روز وقوف است و این را همه روز. آن یک شب مشعر دارد و این همه شب. آن را یک شب جمع است و این را همه شب. آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر. آن درک منی آرزو کند و این ترک تمنا. آن بهیمه قربانی کند و این خویشتن را. آن رمی جمرات کند و این رجم دیو پلید شیطان مرید. آن حلق راس کند و این ترک سر. آن را (( لافسوق و لاجدال فی الحج)) است و این را فی العمر. آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین.
لاجرم آن حاجی شود و این ناجی. خنک آنکه حاجی ناجی شود.
 

حال که ماه ذوالقعده در پیش است رندان خدا یک اربعین به زندان مى‌نشینند،

یعنى از اوّل آن تا دهم ذى الحجّه اربعین‌ کلیمى‌ دارند.

وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً «اعراف ۷: ۱۴۲» خواجه حافظ گوید:

 

سحرگه رهروى در سرزمینى‌

همى گفت این معمّى با قرینى‌
که اى صوفى شراب آنگه شود صاف‌

که در شیشه بماند اربعینى‌
و پیش از وى نظامى گفته است:

جثّه خود پاک‌تر از جان کنى‌

چون که چهل روز به زندان کنى‌
مرد به زندان شرف آرد بدست‌

یوسف ازین روى به زندان نشست‌
رو به پس پرده و بیدار باش‌

خلوتى پرده اسرار باش‌
هرچه خلاف آمد عادت بود

قافله‌سالار سعادت بود
و این بنده گفته است:

یک اربعین به زندان بنشین تا بیابى‌

خیر کثیر حکمت هم درد و هم دوا را
بزداى زنگ و رنگ جام جهان‌نما را

تا بر تو عرضه دارد اسرار ماسوا را


منبع: نامه ها برنامه ها