رسانه فرهنگی شهاب ثاقب

« تحقیق و پژوهش درحکمت متعالیه و فلسفه اسلامی»

« تحقیق و پژوهش درحکمت متعالیه و فلسفه اسلامی»

رسانه فرهنگی شهاب ثاقب

بسم الله الرحمن الرحیم

پیک کوی قدسیان

ای پیک کوی قدسیان از من بگو جانانه را
کای شمع بزم عاشقان رحمی مر این پروانه را

درد مرا درمان کند، دشوار من آسان کند
هرچه که خواهد آن کند؛ حکم است آن فرزانه را

ای ساقی بزم الست، ای کهنه رند می پرست
از ساغری میدار مست، این سرخوش پیمانه را

بیتابم از درد فراق؛ طاقت ز من گردیده طاق
تا کی رسد روز تلاق؛ بینم رخ جانانه را

ای دوستان یکدله، دیگر ز من شد حوصله
کو سلسله، کو سلسله؟ بندید این دیوانه را

آنچه که اندر دل بود، اظهار آن مشکل بود
دردم همه از دل بود؛ سرّی است این کاشانه را

لطف الهی یار شد؛ بیگانه ای غمخوار شد
خوابیده ای بیدار شد؛ رحمت مر آن بیگانه را

بیگانه ای بس آشنا، دل داده ای مست خدا
عیسی دمی مشکل گشا، گویم چه آن دردانه را؟

فانیّ در توحید بود؛ تابنده چون خورشید بود
درگاه او امّید بود؛ آبادی ویرانه را

نجمش به سیر مستقیم، در اوج وحدت شد مقیم
از کثرتش دیگر چه بیم؟ کوتاه کن افسانه را

منبع: دیوان اشعار

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

هدف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی